کد مطلب:124359 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132
تجهیز پدر
[52]- 71 - مجلسی رحمه الله می گوید:محمد بن حنفیه گفت:
شبانه به غسل و كفن امیرمؤمنان علیه السلام پرداختیم. حسن علیه السلام او را غسل می داد و حسین علیه السلام آب می ریخت. به كسی كه جسد مطهر را جابه جا كند، نیازی نبود. [بدن] او، خود هر طور كه غسل دهنده می خواست، به راست و چپ می چرخید. و بوی آن، خوشبوتر از مشك و عنبر بود. سپس حسین علیه السلام خواهران خود، زینب و ام كلثوم را خواست و فرمود:خواهرانم! حنوط جدم، رسول خدا صلی الله علیه و آله را بیاورید. زینب علیهاالسلام آن را با شتاب آورد.
راوی گوید:چون حنوط را گشود، بوی خوش آن، خانه، همه ی كوفه و راه های عمومی آن را فراگرفت. سپس [بدن مطهر] حضرت را در 5 كفن، كه خود فرموده بود، پیچیدند و آن را بر تابوت نهادند. [1] .
[53]-72 - ابن شهرآشوب از كتاب ابوبكر شیرازی نقل كرده است:
علی علیه السلام هنگام رحلت، به حسن و حسین سفارش فرمود:چون مردم، بر بالینم حنوطی از بهشت، و 3 قطعه كفن از دیبای ستبر بهشتی می یابید. مرا غسل دهید و با آن ها حنوط و كفن كنید. حسن فرمود:ما بر بالین حضرت علیه السلام، طبقی طلایی یافتیم كه بر آن، 5 كافور و سدر خوشبوی بهشتی بود. پس از آن كه از غسل و كفن او فراغت یافتند، شتر آمد و تابوت را بنابر وصیت آن حضرت، روی آن گذاشتند. آن حضرت [پیش از مرگش] فرموده بود:به زودی، شتری كنار قبر من می آید و می ایستد. شتر آمد تا بر لب قبر ایستاد. سوگند به خدا! كسی نمی دانست قبر را چه كسی حفر كرده است. پس از نماز، در آن جا دفن شد. ابری سپید و پرندگانی سفید بر مردم سایه انداختند. ابر و پرندگان پس از دفن رفتند. [2] .
[54]-73 - مجلسی رحمه الله می گوید:برسی در «مشارق الانوار» از محدثان كوفه نقل كرده است:
هنگامی كه حسن و حسین علیهماالسلام، تابوت امیرمؤمنان علیه السلام را تا آن چاه كه محل رفت و آمد
[ صفحه 87]
به سوی نجف كوفه است، حمل می كردند، اسب سواری را دیدند كه بوی خوش می داد، و بر آنان سلام كرد، و به حسن علیه السلام گفت:آیا تو آن شیرخوار وحی و قرآن، از شیر گرفته ی علم و شرافت والا، جانشین امیرمؤمنان، سرور اوصیا، حسن بن علی هستی؟ حسن علیه السلام فرمود:آری. اسب سوار گفت:آیا این، سبط پیامبر رحمت، شیرخوار عصمت، پرورش یافته ی حكمت، پدر امامان، حسین بن علی است؟ حسن علیه السلام گفت:آری. اسب سوار گفت:آن [تابوت]، را به من بسپارید و بروید در امان خدا. حسن علیه السلام گفت:او به ما سفارش فرمود كه او را جز به جبرئیل یا خضر نسپاریم. شما كدام یك هستی؟ پس اسب سوار، نقاب برگرفت، دیدیم امیرمؤمنان علیه السلام است. امیرمؤمنان علیه السلام به حسن علیه السلام فرمود:ابامحمد! هیچ كسی نمی میرد مگر آن كه [علی] بر او حاضر است، آیا بر جسد خود حاضر نیست؟!
نیز از حسن بن علی علیه السلام نقل كرده است:امیرمؤمنان علیه السلام به حسن و حسین علیهماالسلام فرمود:پس از آن كه مرا در قبر نهادید، پیش از آن كه بر من خاك بریزید، دو ركعت نماز گزارید، و ببینید چه می شود؟ پس از آن كه او را در قبر نهادند، چنان كردند كه فرموده بود. پس دیدند كه قبر با پارچه ی ابریشمی نازكی پوشیده است. حسن علیه السلام آن را از بالاسر امیرمؤمنان علیه السلام برگرفت و دید كه رسول خدا صلی الله علیه و آله، آدم علیه السلام و ابراهیم علیه السلام با امیرمؤمنان علیه السلام سخن می گویند. حسین علیه السلام آن را از پایین پای او برگرفت و دید كه زهرا علیهاالسلام، حوا، مریم و آسیه، بر امیرمؤمنان علیه السلام، سوگواری می كنند. [3] . [4] .
[55]-74 - ابن سعد می گوید:
علی علیه السلام [پس از ضربت خوردن] روز جمعه و شب شنبه، زنده ماند و در شب یكشنبه، 11 روز از ماه رمضان باقی مانده، در سال 40 ه. ق درگذشت، و حسن، و حسین علیهماالسلام و عبدالله بن جعفر او را غسل دادند، و در 3 قطعه جامه كه پیراهنی [كفن] نداشت، كفن كردند. [5] .
[ صفحه 88]
[56]-75 - ابن سعد با سند خود از شعبی نقل كرده است:
حسن بن علی علیه السلام بر علی بن ابیطالب علیه السلام نماز خواند و در نماز او، 4 تكبیر گفت. [6] [بدن مطهر] علی علیه السلام، در كوفه، كنار مسجد جماعت رحبه، از بخش مجاور ابواب كنده، - پیش از آن كه مردم از نماز [جماعت] صبح برگردند - دفن شد. سپس حسن بن علی علیه السلام از دفن برگشت، مردم را به بیعت خود فراخواند و مردم با او بیعت كردند. [7] .
شبانه به غسل و كفن امیرمؤمنان علیه السلام پرداختیم. حسن علیه السلام او را غسل می داد و حسین علیه السلام آب می ریخت. به كسی كه جسد مطهر را جابه جا كند، نیازی نبود. [بدن] او، خود هر طور كه غسل دهنده می خواست، به راست و چپ می چرخید. و بوی آن، خوشبوتر از مشك و عنبر بود. سپس حسین علیه السلام خواهران خود، زینب و ام كلثوم را خواست و فرمود:خواهرانم! حنوط جدم، رسول خدا صلی الله علیه و آله را بیاورید. زینب علیهاالسلام آن را با شتاب آورد.
راوی گوید:چون حنوط را گشود، بوی خوش آن، خانه، همه ی كوفه و راه های عمومی آن را فراگرفت. سپس [بدن مطهر] حضرت را در 5 كفن، كه خود فرموده بود، پیچیدند و آن را بر تابوت نهادند. [1] .
[53]-72 - ابن شهرآشوب از كتاب ابوبكر شیرازی نقل كرده است:
علی علیه السلام هنگام رحلت، به حسن و حسین سفارش فرمود:چون مردم، بر بالینم حنوطی از بهشت، و 3 قطعه كفن از دیبای ستبر بهشتی می یابید. مرا غسل دهید و با آن ها حنوط و كفن كنید. حسن فرمود:ما بر بالین حضرت علیه السلام، طبقی طلایی یافتیم كه بر آن، 5 كافور و سدر خوشبوی بهشتی بود. پس از آن كه از غسل و كفن او فراغت یافتند، شتر آمد و تابوت را بنابر وصیت آن حضرت، روی آن گذاشتند. آن حضرت [پیش از مرگش] فرموده بود:به زودی، شتری كنار قبر من می آید و می ایستد. شتر آمد تا بر لب قبر ایستاد. سوگند به خدا! كسی نمی دانست قبر را چه كسی حفر كرده است. پس از نماز، در آن جا دفن شد. ابری سپید و پرندگانی سفید بر مردم سایه انداختند. ابر و پرندگان پس از دفن رفتند. [2] .
[54]-73 - مجلسی رحمه الله می گوید:برسی در «مشارق الانوار» از محدثان كوفه نقل كرده است:
هنگامی كه حسن و حسین علیهماالسلام، تابوت امیرمؤمنان علیه السلام را تا آن چاه كه محل رفت و آمد
[ صفحه 87]
به سوی نجف كوفه است، حمل می كردند، اسب سواری را دیدند كه بوی خوش می داد، و بر آنان سلام كرد، و به حسن علیه السلام گفت:آیا تو آن شیرخوار وحی و قرآن، از شیر گرفته ی علم و شرافت والا، جانشین امیرمؤمنان، سرور اوصیا، حسن بن علی هستی؟ حسن علیه السلام فرمود:آری. اسب سوار گفت:آیا این، سبط پیامبر رحمت، شیرخوار عصمت، پرورش یافته ی حكمت، پدر امامان، حسین بن علی است؟ حسن علیه السلام گفت:آری. اسب سوار گفت:آن [تابوت]، را به من بسپارید و بروید در امان خدا. حسن علیه السلام گفت:او به ما سفارش فرمود كه او را جز به جبرئیل یا خضر نسپاریم. شما كدام یك هستی؟ پس اسب سوار، نقاب برگرفت، دیدیم امیرمؤمنان علیه السلام است. امیرمؤمنان علیه السلام به حسن علیه السلام فرمود:ابامحمد! هیچ كسی نمی میرد مگر آن كه [علی] بر او حاضر است، آیا بر جسد خود حاضر نیست؟!
نیز از حسن بن علی علیه السلام نقل كرده است:امیرمؤمنان علیه السلام به حسن و حسین علیهماالسلام فرمود:پس از آن كه مرا در قبر نهادید، پیش از آن كه بر من خاك بریزید، دو ركعت نماز گزارید، و ببینید چه می شود؟ پس از آن كه او را در قبر نهادند، چنان كردند كه فرموده بود. پس دیدند كه قبر با پارچه ی ابریشمی نازكی پوشیده است. حسن علیه السلام آن را از بالاسر امیرمؤمنان علیه السلام برگرفت و دید كه رسول خدا صلی الله علیه و آله، آدم علیه السلام و ابراهیم علیه السلام با امیرمؤمنان علیه السلام سخن می گویند. حسین علیه السلام آن را از پایین پای او برگرفت و دید كه زهرا علیهاالسلام، حوا، مریم و آسیه، بر امیرمؤمنان علیه السلام، سوگواری می كنند. [3] . [4] .
[55]-74 - ابن سعد می گوید:
علی علیه السلام [پس از ضربت خوردن] روز جمعه و شب شنبه، زنده ماند و در شب یكشنبه، 11 روز از ماه رمضان باقی مانده، در سال 40 ه. ق درگذشت، و حسن، و حسین علیهماالسلام و عبدالله بن جعفر او را غسل دادند، و در 3 قطعه جامه كه پیراهنی [كفن] نداشت، كفن كردند. [5] .
[ صفحه 88]
[56]-75 - ابن سعد با سند خود از شعبی نقل كرده است:
حسن بن علی علیه السلام بر علی بن ابیطالب علیه السلام نماز خواند و در نماز او، 4 تكبیر گفت. [6] [بدن مطهر] علی علیه السلام، در كوفه، كنار مسجد جماعت رحبه، از بخش مجاور ابواب كنده، - پیش از آن كه مردم از نماز [جماعت] صبح برگردند - دفن شد. سپس حسن بن علی علیه السلام از دفن برگشت، مردم را به بیعت خود فراخواند و مردم با او بیعت كردند. [7] .
[1] بحارالانوار 294:42.
[2] المناقب 348:2.
[3] علامه مجلسي رحمه الله مي گويد:بنابر روايات فراوان، ائمه عليهم السلام پس از مرگشان، در جسدهاي مثالي، ظاهر مي شوند.
[4] بحارالانوار 300:42.
[5] الطبقات الكبري 27:3.
[6] در تاريخ طبري آمده است:حسن عليه السلام با 9 تكبير بر او نماز خواند.
[7] الطبقات الكبري 27:3.